نظریۀ قیمتگذاری داراییasset pricing theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای که به تبیین قیمت داراییهای مالی در دنیایی نامطمئن میپردازد
fortifyدیکشنری انگلیسی به فارسیتقویت کنید، دارای استحکامات کردن، مستحکم کردن، تقویت کردن، پرمایهکردن، نیرومند کردن
fortifiesدیکشنری انگلیسی به فارسیتقویت می کند، دارای استحکامات کردن، مستحکم کردن، تقویت کردن، پرمایهکردن، نیرومند کردن
پرونلغتنامه دهخداپرون . [ پ ِ رُن ْ ] (اِخ ) نام قصبه ای بر کناررود سُم ّ در ولایتی به همین نام در 51 هزارگزی شرقی آمین سکنه ٔ آن 4289 تن است و این قصبه ای قدیم است دارای استحکامات و پاره ای آثار. (قاموس الاعلام ترکی ).
دارایواژهنامه آزاد(لکی) دارایی. همۀ اموال؛ برای صدا زدن افراد استفاده می شود. به دلیل جمعیت بالای روستا و فراموش شدن نام یکدیگر، زمانی که به هم می رسند یا از دور صدا کنند، از این واژه استفاده می کنند.
دارایواژهنامه آزاد(لکی) دارایی. همۀ اموال؛ برای صدا زدن افراد استفاده می شود. به دلیل جمعیت بالای روستا و فراموش شدن نام یکدیگر، زمانی که به هم می رسند یا از دور صدا کنند، از این واژه استفاده می کنند.