ارزش خالص داراییnet asset valueواژههای مصوب فرهنگستانارزش داراییهای هر صندوق سرمایهگذاری منهای بدهی آن صندوق
داراییدیکشنری فارسی به انگلیسیasset, capital, belongings, equity, estate, finance, fortune, gold, holding, means, money, possessions, property, resources, substance, wealth
صندوق بستهclosed-end fundواژههای مصوب فرهنگستانشرکت سرمایهگذاری سهامی عام که سرمایۀ ثابتی را ازطریق عرضۀ اولیۀ سهام جمعآوری میکند؛ قیمت این سهام در بازار بورس ازطریق خرید و فروش در شرایط عرضه و تقاضا مشخص
خالصهلغتنامه دهخداخالصه . [ ل ِ ص َ / ص ِ ] (ع ص ) بی آمیغ. (منتهی الارب ): غب خالصه ؛ تب نوبه که شطرالغب و ربعنباشد. || (اِ) زمین و ملک پادشاهی که به جاگیر کسی نباشد. (آنندراج )
وثوق الدولهلغتنامه دهخداوثوق الدوله . [ وُ قُدْ دَ / دُو ل َ / ل ِ ] (اِخ ) حسن یا میرزاحسن خان ، فرزند میرزا ابراهیم معتمدالسلطنه ، از رجال معروف و سیاستمدار مشهور ایران و نیز از زمره
ماللغتنامه دهخدامال . (ع اِ) خواسته . (ترجمان القرآن ) (دهار). خواسته و آنچه در ملک کسی باشد. ج ، اموال . (منتهی الارب ) (آنندراج ). هر چیز که در تملک کسی باشد. (از اقرب الموار
مالیهلغتنامه دهخدامالیه . [ لی ی َ / ی ِ ] (از ع ، ص نسبی ) مؤنث مالی . || (اِ) پول و وجه نقد و دولت و ثروت . (ناظم الاطباء). وجه نقد و املاک ومستغلات . ثروت . خواسته . (فرهنگ ف