دأداةلغتنامه دهخدادأداة. [ دَ ] (ع ص ) (لیلة...)؛ سخت تاریک (شب ). (منتهی الارب ). دأداءة. دأداء. دأداء. (منتهی الارب ).
دادگاهلغتنامه دهخدادادگاه . (اِ مرکب ) محکمه . دارالعدل . جای انصاف . (آنندراج ). دادگه . آنجا که بدادمظلومان رسند. آنجا که حق از باطل تمیز دهند و مظلوم از ظالم بیرون آرند. آنجا ک