داداشیلغتنامه دهخداداداشی . (اِ) در زبان اطفال ، برادر و بیشتر خطابی است که خواهران و برادران کهتر برادر مهتر را کنند.
علی دادسیلغتنامه دهخداعلی دادسی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی القاسم بن ابراهیم بن علی بن محمد دادسی مغربی . وی در حدود سال 1075 هَ .ق . درگذشت . او راست : 1 - بدایةالطلاب فی علم وقت الیوم و الحساب ، که بعداً خود آن را شرح ک
دادپیشهلغتنامه دهخدادادپیشه . [ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) که عدالت پیشه دارد. عدل پیشه . که عدل پیشه دارد : برد سرهنگ دادپیشه زپیش آن پریچهره را بخانه ٔ خویش .نظامی .
داداشلغتنامه دهخداداداش . (اِ) در زبان عامه برادر. (ظاهراً ترکی است ). خطابی که برادران و خواهران کهتر برادرِ مهتر را کنند و گاه تفخیم را «خان داداش » گویند. || خطابی مرد را آنگاه که نام وی ندانند. || خطابی مخاطب مرد را قصد تحقیری علی الظاهر.