26 فرهنگ

14477 مدخل


داد

dād

۱. =دادن
۲. (اسم) (موسیقی) گوشه‌ای در دستگاه ماهور.
٣. (اسم مصدر) عطا و بخشش؛ عطیه.
٤. (اسم مصدر) [قدیمی] دادن.
٥. (اسم) [قدیمی] تقدیر؛ قسمت: ◻︎ ز خورشید تابنده تا تیره‌خاک / گذر نیست از داد یزدان پاک (فردوسی: ۲/۳۴۵).
⟨ دادودهش: [قدیمی] عطا و بخشش: ◻︎ به دادودهش گیتی آباد دار / دل زیردستان خود شاد دار (فردوسی: ۶/۲۶۵).
⟨ دادوستان: [قدیمی] ◻︎ ⟨ دادوستد
⟨ دادوستد:
۱. خریدوفروش؛ معامله؛ تجارت؛ سوداگری.
۲. [قدیمی] دادن و گرفتن.

۱. انصاف، دهش، عدالت، عدل، قسط، معدلت، نصفت
۲. جار، جیغ، عربده، غریو، فریاد، فغان، هیاهو
۳. بخشیدن، دادن، عطا کردن ≠ بیداد
۴. ستاندن، ستدن

bark, call, cry, ejaculation, exclamation, hue, justice, outcry, shout, yell, yelp