داتیسلغتنامه دهخداداتیس . (اِخ ) نام سرداری از مردم ماد و از سرداران داریوش بزرگ . وی از جانب این پادشاه در معیت ارتافرن پسر ارتافرن مأمور جنگ با اهالی ارتری و آتن گردید و در جد
داتیسفرهنگ نامها(تلفظ: dātis) (در اعلام) سرداری از مردم ماد و از سرداران داریوش هخامنشی وی نیز پدر هرماتیز از فرماندهان سواره نظام خشایارشاست .
داتستانلغتنامه دهخداداتستان . [ ت ِ ] (اِ مرکب ) شکل پهلوی کلمه ٔ دادستان : داتستان دینیک ؛ احکام دینی .
داتمسلغتنامه دهخداداتمس . [ ت َ م َ ] (اِخ ) صورت یونانی کلمه ٔ داتم . رجوع به داتم شود. (فرهنگ ایران باستان ).
داتیک نسکلغتنامه دهخداداتیک نسک . [ ن َ ] (اِخ ) نسک قانونی ؛ گنباسرنیجت و نیکاتوم و سکاتوم نسک از نسکهای داتیک بشمار میرفته اند. (فرهنگ ایران باستان ج 1 ص 255). و رجوع به مزدیسنا تا
داتیکلغتنامه دهخداداتیک . (ص نسبی ) منسوب به دات ، داد، عدل یعنی قانونی و این شکل پهلوی نسبت به «داد» است ، «دادی ».
داریسلغتنامه دهخداداریس . [ ی ُ ] (اِخ ) صورتی از کلمه ٔ داریوش است . رجوع به ایران باستان پیرنیا شود.
هرمامیترلغتنامه دهخداهرمامیتر. [ هَِ ] (اِخ ) پسر داتیس از فرماندهان سواره نظام و یکی از افسران معاصر خشیارشاست . (از ایران باستان پیرنیا ص 739).