چولهلغتنامه دهخداچوله . [ چ َ / چُو ل َ / ل ِ ] (ص ) چول . خمیده و منحنی . (آنندراج ) (انجمن آرا). خمیده و کج . (فرهنگ نظام ). خمیده و منحنی و مایل . (ناظم الاطباء). کج و خمیده
تیزلغتنامه دهخداتیز. (ص ) معروف است که نقیض کند باشد. (برهان ) (از انجمن آرا). مقابل کند. (آنندراج ). بران و قاطع و حاد و برنده . (از ناظم الاطباء). بران . برنده . تند. قاطع.سخ
حاللغتنامه دهخداحال . (ع اِ) کیفیت . چگونگی . وضع. هیأت . گونه . شکل . جهت . بث ّ. دُبّة. دُب ّ. حالت . طبق . هِبّة. اهجورة. اهجیراء. اِهجیری . هجیر. هجّیرة. هجّیری ̍. طِب ْء.
خل و چللغتنامه دهخداخل و چل . [ خ ُ ل ُ چ ِ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) ساده لوح . دیوانه گونه . ساده و سفیه . (یادداشت بخط مؤلف ).