خَشِيتُفرهنگ واژگان قرآنترسيدم(ازخشيت به معناي تاثر قلبي است از چيزي که انسان از اتفاق افتادن آن ترس دارد البته تاثري که همراه با اهميت باشد ، يعني آن امر در نظر انسان امري عظيم و خطري
خَشْيَتِهِفرهنگ واژگان قرآنترس او(ازخشيت به معناي تاثر قلبي است از چيزي که انسان از اتفاق افتادن آن ترس دارد البته تاثري که همراه با اهميت باشد ، يعني آن امر در نظر انسان امري عظيم و خطري
خشتک شلوارگویش اصفهانی تکیه ای: xeštak طاری: xešdak طامه ای: xešdak طرقی: xešdak کشه ای: xešdak نطنزی: xeštak
شیدلغتنامه دهخداشید. (اِ) نور. (از برهان ). روشنی . (انجمن آرا) (آنندراج ). روشنی . (غیاث اللغات ) (غیاث ) (جهانگیری ). نور در خورشید، چنانکه تاب ،ضیاء است در مهتاب . جعل الشمس
هورخشلغتنامه دهخداهورخش . [ رَ ] (اِ) به معنی هور است که نام آفتاب عالمتاب باشد. (برهان ). نخستین کسی که این اصطلاح را در مصنفات خود به کار برده ، تا آنجا که می دانیم ، شیخ شهاب