خوفدیکشنری عربی به فارسیترس , بيم , هراس , ترسيدن(از) , وحشت , ترس ناگهاني , ترساندن , رم دادن , چشم زهره گرفتن , هراسانده , گريزاندن , ترسيدن , هراس کردن , خوف , رميدگي , رم , هيبت ,
خوففرهنگ مترادف و متضاد۱. اضطراب، باک ۲. بیم، پروا، ترس، جبن، رعب، واهمه، وجا، وحشت، وهم، هراس، هول، هیبت ≠ رجا