خوشنویسcalligrapher, calligraphistواژههای مصوب فرهنگستانکسی که خط را با رعایت قواعد خوشنویسی مینویسد متـ . خطاط
خوش نویسلغتنامه دهخداخوش نویس . [ خوَش ْ / خُش ْ ن ِ ] (نف مرکب ) کسی که خط نیک از روی تعلیم نویسد. (ناظم الاطباء). خطاط. مشاق . (یادداشت مؤلف ). که زیبا و خوب نویسد. که در نوشتن خ
خوشنویسیcalligraphyواژههای مصوب فرهنگستاننوشتن یک متن براساس تمام قواعد و ضوابط زیباشناختی کتابت متـ . خطاطی
میرزاطاهر خوشنویسلغتنامه دهخدامیرزاطاهر خوشنویس . [ هَِ رِ خوَش ْ / خُش ْ ن ِ ] (اِخ ) یکی از خوشنویسان معروف عصر حاضر که خاصه در خطنسخ سرآمد عصر بود، و قرآنهای بسیاری به خط او موجود است . و