خوشحالیلغتنامه دهخداخوشحالی . [ خوَش ْ / خُش ْ ] (حامص مرکب ) مسرت . شادمانی . (آنندراج ). سرور. بشاشت . کامرانی . فرح . (ناظم الاطباء) : بر همه ٔ خلق مضمون آنراظاهر ساز تا فاش شود
خوشحالیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی دی، رضایت(خرسندی)، طرب، سرمستی، سعادت، فرح، وجد، شعف، نشاط، کِیف، سرحالی، لذت