خوشامدگوییفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. گفتن سخنی به مهمان تازهرسیده به عنوان خوشامد و تبریک ورود او.۲. [قدیمی] چربزبانی؛ تملق؛ چاپلوسی.
خوش آمدگوییلغتنامه دهخداخوش آمدگویی . [ خوَش ْ / خُش ْ م َ ] (حامص مرکب ) تملق . (یادداشت مؤلف ). || به تازه وارد لفظ «خوش آمدی » گفتن .
چاپلوسفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهکسی که با چربزبانی و خوشامدگویی دیگری را فریب بدهد؛ خوشامدگو؛ چربزبان؛ متملق.
مجاملهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. [مجاز] چربزبانی و خوشامدگویی.۲. [قدیمی] با کسی نیکویی و خوشرفتاری کردن.
پیشخان 1front deskواژههای مصوب فرهنگستانقسمتی از پیشگاه که به اموری از قبیل خوشامدگویی و ثبتنام و پذیرش و ترخیص مهمانان میپردازد
چربزبانیفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. شیرینزبانی.۲. خوشامدگویی؛ چاپلوسی: ◻︎ دشمن، چو نکوحال شدی گرد تو گردد / زنهار مشو غره بدان چربزبانیش (ناصرخسرو: ۲۹۵).