خورشیدکلالغتنامه دهخداخورشیدکلا. [ خُرْ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلباد بخش بهشهر شهرستان ساری ، بین شوسه و راه آهن . این دهکده در دشت قرار دارد، با آب و هوای معتدل و مرطوب و 66
خورشیدکلاهلغتنامه دهخداخورشیدکلاه . [ خوَرْ / خُرْ ک ُ ] (اِخ ) نامی بود که ایرانیان به کاترین دوم روسی می دادند. (یادداشت بخط مؤلف ).
خرشیدکلالغتنامه دهخداخرشیدکلا. [ خ ُ ک َ ] (اِخ ) نام دهکده ای بوده است در چهارفرسخی اشرف و از دههای کلباد و جزء اشرف مازندران . رجوع به ص 65، 67، 125، 161 کتاب مازندران و استرآباد
خورشیدمثاللغتنامه دهخداخورشیدمثال . [ خوَرْ / خُرْ م ِ ] (ص مرکب ) بزرگ مرتبه . عالی جاه . عالیمقام : کیست اندر همه عالم چو تو دیگر ملکی مملکت بخش وفلک جنبش و خورشیدمثال .فرخی .
خورشیدآبادلغتنامه دهخداخورشیدآباد. [ خُرْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشکین باختری بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر، واقع در ده هزارگزی شوسه ٔ مشکین شهر و اهر.این دهکده کوهستانی و معتدل است
خورشیدآبادلغتنامه دهخداخورشیدآباد. [ خُرْ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ زرند بخش زرند شهرستان ساوه ، واقع در 3هزارگزی راه عمومی . این دهکده سردسیر و با 570 تن سکنه است .آب آن از
خورشیدکلاهلغتنامه دهخداخورشیدکلاه . [ خوَرْ / خُرْ ک ُ ] (اِخ ) نامی بود که ایرانیان به کاترین دوم روسی می دادند. (یادداشت بخط مؤلف ).
خرشیدکلالغتنامه دهخداخرشیدکلا. [ خ ُ ک َ ] (اِخ ) نام دهکده ای بوده است در چهارفرسخی اشرف و از دههای کلباد و جزء اشرف مازندران . رجوع به ص 65، 67، 125، 161 کتاب مازندران و استرآباد
کجالغتنامه دهخداکجا. [ ک ُ ] (ق ) (از ک ُ (استفهام ) + جا) از ادات پرسش است و در مقام سؤال از مکان بکار برند.کدام جا. (برهان ) (آنندراج ). کدام جای . کدام مکان . (یادداشت مؤل
کلالغتنامه دهخداکلا. [ ک َ ] (پسوند) به پارسی و تبری ، قریه و دیه و محله را نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). در بعض اسامی امکنه ٔ گیلان و مازندران این کلمه به آخر می پیوندد،
خورشیدمثاللغتنامه دهخداخورشیدمثال . [ خوَرْ / خُرْ م ِ ] (ص مرکب ) بزرگ مرتبه . عالی جاه . عالیمقام : کیست اندر همه عالم چو تو دیگر ملکی مملکت بخش وفلک جنبش و خورشیدمثال .فرخی .