26 فرهنگ

3365 مدخل


خوراکی

xorāki

۱. خوردنی؛ قابل خوردن.
۲. (اسم) طعام؛ غذا.

۱. اطعمه، ارزاق، توشه، خواربار، خوردنی، غذا، مائده
۲. خوردنی، قابلخوردن، ماکول ≠ پوشاکی

dietary, eatable, eating, edible, internal, nourishment