خود ـ روانشناسیself-psychologyواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای روانشناختی که در آن همۀ رفتارها با ارجاع به «خود» تفسیر میشود و بر روابط فرد با دیگری و پاسخگویی والدین به نیازهای هیجانی فرزند تأکید دارد
خوددیکشنری فارسی به انگلیسیauto-, crash helmet, personally, headgear, helmet, oneself, own, proper, self, self-
سوگیری تأییدیconfirmation biasواژههای مصوب فرهنگستان[آیندهپژوهی] گرایش به تفسیر یا جستوجوی اطلاعات برای تأیید پیشفرضهای خود [روانشناسی] گرایش به یافتن شواهدی برای تأیید یک فرضیه
تنانگارهbody imageواژههای مصوب فرهنگستان[تغذیه] تصوری که شخص از وضعیت رشد و تغییرات بدنی خود دارد [روانشناسی] تصویری ذهنی که فرد از بدن خود بهعنوان یک کل دارد
خستگیfatigueواژههای مصوب فرهنگستان[روانشناسی] واکنشی بهنجار و گذرا در برابر فشار و تنشهای عاطفی و جسمی که در آن فرد احساس ناراحتی میکند و کارایی خود را از دست میدهد [ مهندسی عمران] گسیختگی م
مرحلۀ کفهplateau phaseواژههای مصوب فرهنگستان[علوم دارویی] مرحلهای که در آن غلظت دارو در یک سطح تابت میماند [روانشناسی، علوم سلامت] مرحله دوم از مراحل چهارگانه پاسخ جنسی که در آن برانگیختگی جنسی به حداک
واکُناییreactanceواژههای مصوب فرهنگستان[روانشناسی] واکنش منفی در پاسخ به فردی که در آزادی عمل دیگری دخالت میکند و تمایل به غلبه بر آن فرد [فیزیک] مقاومتی که القاگر و خازن در برابر عبور جریان متناو