خودریختی اصلیprincipal automorphismواژههای مصوب فرهنگستانخودریختی یکتایی از جبر کلیفورد مفروض که هر عضو را به قرینهاش بنگارد
خودریختی برونیouter automorphismواژههای مصوب فرهنگستانهر عضو گروه خارج قسمت گروه خودریختیهای یک گروه بر زیرگروه خودریختیهای درونی آن
خودریختی درونیinner automorphsimواژههای مصوب فرهنگستانخودریختی یک گروه که هر عضو دلخواه g از آن گروه را به g0-1gg0 بنگارد که در آن g0 عضو ثابتی از آن گروه است
خودریختی ردهوارونسازclass-inverting automorphismواژههای مصوب فرهنگستاننگاشتی از یک گروه به خودش که هر ردة مزدوجی را به وارون آن مینگارد
خودریختی درونیinner automorphsimواژههای مصوب فرهنگستانخودریختی یک گروه که هر عضو دلخواه g از آن گروه را به g0-1gg0 بنگارد که در آن g0 عضو ثابتی از آن گروه است
زیرگروه مشخصهcharacteristic subgroupواژههای مصوب فرهنگستانزیرگروهی از یک گروه مفروض که هر خودریختیِ گروه آن را بر خودش مینگارد
خوشوجهeuhedralواژههای مصوب فرهنگستانویژگی دانهای که دارای وجوه بلوری کامل است متـ . خودریخت idiomorphic, automorphic
خودرخصتیلغتنامه دهخداخودرخصتی . [ خوَدْ / خُدْ رُ ص َ ] (حامص ) به اصطلاح هندیان ، رفتن بدون اجازه و کاسته شدن از مواجب وی . (ناظم الاطباء).