خودرانواژهنامه آزادkhodraan؛ اتومبیل یا خودرویی که بدون راننده هدایت یا رانده می شود. در اصل، کار راننده را سامانه های هدایتگر الکترونیکی انجام می دهند.
خودمانگویش اصفهانی تکیه ای: xomun طاری: xomu(n) طامه ای: xoymu(n) طرقی: xoymu(n) کشه ای: xoymu(n) نطنزی: xoymu
خودتانگویش اصفهانی تکیه ای: xodun طاری: xodu(n) طامه ای: xoydu(n) طرقی: xoydu(n) کشه ای: xoydu(n) نطنزی: xoydu
خودشانگویش اصفهانی تکیه ای: xošun طاری: xošu(n) طامه ای: xoyšu(n) طرقی: xoyšu(n) کشه ای: xoyšu(n) نطنزی: xoyšu
خان سلطانلغتنامه دهخداخان سلطان . [ س ُ ] (اِخ ) ملقب به لیلی زن اسکندربن قرایوسف بود و این زن با قباد نام فرزند اسکندر سر و سری داشت . چون اسکندر بقلعه ٔ النجق رفت با قباد و لیلی آغ