خواهشفرهنگ مترادف و متضاد۱. آرزو، تمایل ۲. استدعا، التماس، تقاضا، تمنا ۳. خواست، خواستن، خواسته، درخواست ۴. طلب، کام، مراد، مشیت ۵. میل، هوس، هوی
خواهشلغتنامه دهخداخواهش . [ خوا / خا هَِ ] (اِمص )درخواست . استدعا. عرض داشت . تقاضا. (ناظم الاطباء). التماس . طلب . تمنی . (یادداشت بخط مؤلف ) : ز خویشان فرستادصد نزد من بدین خ
خواهش کردنفرهنگ مترادف و متضادتقاضا کردن، استدعا کردن، تمنا کردن، مستدعی بودن، خواهشمند بودن، درخواست کردن