لغتنامه دهخدا
خوافی . [ خ َ ] (ع اِ) پرهای بال مرغ که چون بالها را منضم گرداندپنهان شوند، یا چهار پری که بعد از مناکب قرار دارد، یا هفت پری که بعد از هفت پر مقدمات وجود دارد. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) : همه شب در ستره خوافی ظلمت قطع فیافی آن م