خواص عملکردیfunctional propertiesواژههای مصوب فرهنگستانآن دسته از خواص مادۀ غذایی که بر رفتار آن ماده و مادهای که به آن افزوده میشود اثر میگذارد
خواصفرهنگ مترادف و متضاد۱. اقارب، خاصان، محارم، نزدیکان ≠ اجانب، عوام، بیگانگان، نامحرمان ۲. برگزیدگان، نخبگان ≠ عوام ۳. اثرها، فواید ۴. خاصیتها، ویژگیها، مختصهها
خواصلغتنامه دهخداخواص . [ خ َوْاص ص ] (اِخ ) ابراهیم . از بزرگان صوفی است . رجوع به ابراهیم خواص شود.
خواصلغتنامه دهخداخواص . [ خ َ واص ص ] (ع اِ) مردمان خاص .ضد عوام . (ناظم الاطباء). ج ِ خاصّه . نزدیکان . مقربان : احمد و شکر خادم تنی چند از خواص و طبیب و حاکم لشکر را بخواندند
حبۀ حفظشدهconserved domain, CD 1واژههای مصوب فرهنگستانحبهای در پروتئین که برای عملکردی خاص ضرورت دارد و به همین دلیل در طی تکامل حفظ شده است
مواد شیوکنشfunctionally graded materials, FMGsواژههای مصوب فرهنگستاندستهای از مواد چندسازه که خواص یا عملکردشان بهصورت پیوسته و تدریجی در تودۀ ماده تغییر میکند
نقشهنگاری حبهdomain mappingواژههای مصوب فرهنگستانشناسایی حبههای خاص یک پروتئین که خصوصیات ساختاری و عملکردی دارند