خواب مغناطیسیلغتنامه دهخداخواب مغناطیسی . [ خوا / خا ب ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خواب بندی . نوعی لختی و بی ارادگی که در مانیتیزم برای شخصی پیدا میشود. مانتیزم . رجوع به «خواب بندی
خوابفرهنگ مترادف و متضاد۱. احلام، چرت، خفتن، رویا، قیلوله، نوم، هجوع ≠ بیداری ۲. پرز ۳. غفلت ≠ هشیاری ۴. بیخبر، غافل
مغناطیسیلغتنامه دهخدامغناطیسی . [ م َ / م ِ ] (ص نسبی ) منسوب به مغناطیس . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مغناطیس شود.- خواب مغناطیسی ؛ خواب بند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
هیپنوتیزمفرهنگ انتشارات معین(نُ تِ) [ فر. ] (اِ.) خواب مصنوعی ، خواب مغناطیسی که در آن شخص تحت تأثیر القاهای شخص دیگر به خواب می رود.