خواب آلودلغتنامه دهخداخواب آلود. [ خوا / خا] (ن مف مرکب ) آن که بسیار خسبد. خواب آلو. (یادداشت بخط مؤلف ). || آنکه کاملاً بیدار نشده است . (یادداشت بخط مؤلف ). بین نوم و یقظه : کنو
خواب آلودگیلغتنامه دهخداخواب آلودگی . [ خوا / خا دَ / دِ ] (حامص مرکب ) بحالت خواب آلوده درآمدن . عمل خواب آلوده (یادداشت بخط مؤلف ). خوابناکی . || سستی . تنبلی . (ناظم الاطباء). رخوت