لغتنامه دهخدا
رجال السبعة. [ رِ لُس ْ س َ ع َ ] (اِخ ) مؤلف شدالازار گوید: من از نامها و نسبها و خبرهای آنان آگاهی ندارم جز اینکه روایت شده است : مردی نیکوکار در «درب اصطخر» بود که مردگان را غسل می داد و گفته می شد وی از اولیاست . این مرد گفته است : شبی در خانه بودم وپاسی از شب گذشته بود