629 مدخل
chill
برد , جديد , عارضة القعر
serinlemek
تکیه ای: xonok طاری: xonok طامه ای: yax طرقی: xonok کشه ای: xonok نطنزی: yax / xonok
خنک – سرد
بارد , جديد , متجمد , هدوء
1. خُنَک، سرد؛ 2. لوس.
در گویش گنابادی یعنی بی مزگی ، کار زشت ، بی تربیتی ، سرما ، سردی هوا
خنک شدن، لجن گرفتن
خنک شدن، آرامش خودت را حفظ کن!
سرد و خنک شدن
آب پاشیدن برای خنک شدن حیاط
هنگام موفقیت برای خنک شدن دل گویند