خنده انگیزلغتنامه دهخداخنده انگیز. [ خ َ دَ / دِ اَ ] (نف مرکب ) مضحک . آن که موجب خنده شود : گفت لاغ خنده انگیز آن دغاکه فتاد از خنده آن ترک از قفا.مولوی .
کرنیلغتنامه دهخداکرنی . [ ک ُ ن ِ ] (اِخ ) پی یر. از شعرای نامی فرانسه است . در سال 1606 م . در شهر روئن متولد شد. پدرش خواست او به کار وکالت مشغول شود، اما وی طریق شاعری پیش گر
دراملغتنامه دهخدادرام . [ دِ ] (فرانسوی ، اِ) نمایشنامه و داستانی که موضوع آن غم انگیز و شادی بخش باشد. (اصطلاح تآتر) لفظی که گاه بمعنی تئاتر بطور کلی و گاه به معنی جنبه های خاص
خنده آورلغتنامه دهخداخنده آور. [ خ َ دَ / دِ وَ ] (نف مرکب ) خنده آورنده . مضحک . مسرت انگیز. (ناظم الاطباء).
tragicomicدیکشنری انگلیسی به فارسیتراژیکومیک، غم انگیز وتفریحی، مربوط به اثر کمدی وتراژدی، حاوی حوادث حزن اور و خنده اور