2562 مدخل
خمشده؛ کجشده.
خم، کج، کمانی، گوژ، مایل، متمایل، معوج، منحنی، ناراست ≠ راست، صاف
bent, bow
(خَ دِ) (ص مف .) خم شده ، مایل .
مقدمة عربة المدفع
eğik, eğilmiş
تهدل
رکود
bandy
sweptback
oldfieldia
قدیمی شدن
oliniaceous
قدیم، پیر مانند، نسبتا پیر
oliniaceae
خمیده – درخت خمیده
خمیده راه رفتن – دولا دولا رفتن
خمیده شو – دولا شو