خلقاءلغتنامه دهخداخلقاء. [ خ َ ] (ع ص ) مؤنث اخلق . رجوع به اَخلَق در این لغت نامه شود. || سم بی شکاف . || زن رتقاء؛ یعنی زن بسته فرج . || صخره ٔ بی شکاف . (منتهی الارب ) (از تا
احمدلغتنامه دهخدااحمد.[ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی مقریزی و او احمدبن علی بن عبدالقادر الحسینی البعلبکی المقریزی مکنی به ابوالعباس و ملقب بتقی الدین است . مولد او بقاهره ٔ مصر به س
vacuumsدیکشنری انگلیسی به فارسیخلاء، خلا، فضای خلا، فضای تهی، فضای مجوف، ظرف یا جای بی هوا، فضای خارج از هوا یا جو زمین، باجاروی برقی تمیز کردن