لغتنامه دهخدا
خلقاء. [ خ َ ] (ع ص ) مؤنث اخلق . رجوع به اَخلَق در این لغت نامه شود. || سم بی شکاف . || زن رتقاء؛ یعنی زن بسته فرج . || صخره ٔ بی شکاف . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).- صخرة خل-قاء؛ سنگ ام-لس . (منتهی الارب ). || (اِ) شکستگی . || پهلوی شتر و جز آن . (