لغتنامه دهخدا
بازپس آمدن . [ پ َ م َ دَ ] (مص مرکب ) بعقب آمدن . واپس آمدن . رجعت . مراجعت کردن . برگشتن . عقب نشینی کردن : مثنی نامه کرد سوی عمر که کار عجم قوی شد و مسلمانان را همی کشند و ملکی نو نشست و سپهسالاری بیرون آمد. عمر جواب مثنی کردکه تو لختی بازپس آی و مد