۱. سبک شدن؛ سبکی؛ خواری.
۲. سبکی در عقل یا کار.
۳. [قدیمی] سبک و کموزن بودن.
کوته مایگ
استخفاف، افت، انفعال، سرافکندگی، تحقیر، خوارداشت، ذلت، خجالت، خواری، سبکی، سرشکستگی، بیاعتباری، شرمساری، طیره ≠ ثقل
abscissa, degradation, hitch, humiliation, ignominy, knot, scandal, stigma