خط ترمزskid marksواژههای مصوب فرهنگستانآثار باقیماندۀ لاستیک بر روی سطح جاده پس از ترمز و قفل شدن چرخ و سُرش خودرو
ترمز برقیمغناطیسی خطelectro-magnetic track brakeواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ ترمزی که بهطور مستقیم و بدون اصطکاک چرخ و ریل عمل ترمزگیری در آن با آهنربای الکتریکی یا دائمی انجام میشود
خطدیکشنری عربی به فارسیحوض غسل تعميد , ظرف مخصوص نگه داري اب مقدس , چشمه , ذوب , خط , سطر , رديف , رشته
ترمز دولولهdual pipe brake, twin-pipe systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ ترمز در کل مجموعۀ قطار که علاوه بر خط لولۀ سراسری هوا یک خط لولۀ هوای فشرده را نیز شامل میشود
ترمز توقفگاهparking brakeواژههای مصوب فرهنگستانیکی از انواع ترمز که قطار ایستاده در خط توقفگاه یا آشیانۀ تعمیر را برای مدت طولانی ساکن نگه میدارد