خط انتقال بسامد رادیوییradio frequency transmission line, radio frequency lineواژههای مصوب فرهنگستانخط انتقال طراحیشده برای کار در بسامدهای رادیویی
خط انتقالtransmission lineواژههای مصوب فرهنگستانساختاری که مسیر پیوستهای را از یک نقطه به نقطۀ دیگر برای انتقال توان یا نشانکهای الکتریکی مهیا میکند
خط انتقال آکوستیکیacoustic lineواژههای مصوب فرهنگستانمسیر جابهجایی امواج آکوستیکی با بسامد معین در مجموعهای از ابزارهای بههمپیوسته
خط انتقال توانpower-transmission line, electric mainواژههای مصوب فرهنگستانخط انتقالی که توان الکتریکی زیادی را با ولتاژ بالا برای نقاط دور فراهم میکند
خط انتقال توان حلقویring power-transmission lineواژههای مصوب فرهنگستانخط انتقال توانی که چند نقطۀ بار یا توزیع را به شکل دایره به هم وصل میکند
خط انتقال ریزموجmicrowave transmission lineواژههای مصوب فرهنگستانمسیر مادی پیوستهای که میتواند انرژی الکترومغناطیسی را از مکانی به مکان دیگر ببرد
خط تشدیدیresonant lineواژههای مصوب فرهنگستانخط انتقالی که مقدار توزیعشدۀ خازنها و ضریب القاوری آن، شرایط تشدیدی را ایجاد میکند که با یک بسامد خاص تحریک میشود
یکسانسازequaliser/ equalizerواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای برای بهبود کارکرد پاسخ بسامدی مدار تقویتکننده یا خط انتقال
ثابت انتشارpropagation constantواژههای مصوب فرهنگستانکمیتی مختلط که ویژگیهای محیط انتشار یا خط انتقال امواج الکترومغناطیسی را در بسامدی خاص نشان میدهد
فراخباندbroadbandواژههای مصوب فرهنگستان1. ویژگی نوعی دسترسی به اینترنت که ازطریق بافه یا خط رقمی مشترک یا ماهواره همیشه امکانپذیر است 2. ویژگی نوعی مدولهسازی در شبکۀ محلی که در آن با تقسیم رسانۀ ان
بالغتنامه دهخدابا. (حرف اضافه ) ابا. پهلوی ، اپاک . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). بمعنی مع، است که بجهت مصاحبت باشد. (برهان ). مع. (منتهی الارب ). بمعنی مع چنانکه گوئی اسپی با زین