خطخوانلغتنامه دهخداخطخوان . [ خ َطْ طِ خوا / خا ] (نف مرکب مرخم ) خواننده ٔ خط. آنکه خطی را می خواند.
سلطانعلی گنابادیلغتنامه دهخداسلطانعلی گنابادی . [ س ُ ع َ ی ِ گ ُ ] (اِخ ) حاج ملاسلطان محمد مشهور به حاج ملاسلطانعلی شاه گنابادی رحمة اﷲ علیه . سلسله ٔ نسبش به این وجه است : حاج ملاسلطان م
مطالعه کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط دن، خواندن، قرائت کردن، خرخوانی کردن، خر زدن، مرور کردن، حفظ کردن، تلمذ کردن
حکمتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال عمیق، استادی، دانشمندی، تبحر، احاطه، اشراف، تخصص، دانش اکتسابی، مطالعه مطالعۀ بیثمر، زیادهخوانی، خرخوانی ادیب ◄ دانشمند عمق دانش