خشککن بسترسیال پیوستهcontinuous fluidized bed dryerواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خشککن بسترسیال که در آن ذرات موادغذایی همزمان با شناوری کامل و خشک شدن به طرف مجرای خروجی حرکت میکنند
خشک کنلغتنامه دهخداخشک کن . [ خ ُ ک ُ ] (اِ مرکب ) کاغذی است که برای خشک کردن مرکب یا آب بکارمیرود و بیشتر برای خشک کردن نوشته ها مصرف میشود.
خشک کنفرهنگ فارسی عمید۱. دستگاه خشککنندۀ چیزی: خشککن ماشین لباسشویی.۲. کاغذی نرم و پرزدار که با آن خطهایی را که با جوهر بر کاغذ نوشته شده خشک کنند؛ کاغذخشککن.
مرکب خشک کنلغتنامه دهخدامرکب خشک کن . [ م ُرَک ْ ک َ خ ُ ک ُ ] (اِ مرکب ) خشک کننده ٔ مرکب . جوهرخشک کن . ورق از جنسی بخصوص که بوسیله ٔ آن نوشته های با مرکب یا جوهر را خشک کنند. نشافه . رجوع به مرکب شود.
مادۀ خشککنdesiccant, drying agentواژههای مصوب فرهنگستانمادهای که بتواند بخار آب موجود در یک محیط بسته را جذب کند