لغتنامه دهخدا
خشاوه کردن . [ خ ِ وَ / وِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پاک کردن پالیز از خار و خاشاک . (صحاح الفرس ). وجین کردن . (یادداشت بخط مؤلف ). || پیراستن درخت . تشذیب : شذب الشجر تشذیباً:خشاوه کرد درخت را. (منتهی الارب ). مشذب ؛ داس که بدان خشاوه کنند. (یاد