خرسانةدیکشنری عربی به فارسیسفت کردن , باشفته اندودن يا ساختن , بهم پيوستن , ساروج کردن , واقعي , بهم چسبيده , سفت , بتون , ساروج شني , اسم ذات
خُسْرَانُفرهنگ واژگان قرآنزيان (کلمه خسر يا خسران به معني از دست دادن سرمايه است ، يا همهاش و يا بعضي از آن)
خسترلغتنامه دهخداخستر. [ خ َ ت َ ] (اِ) حشرات الارض مانند مار و سوسمار و جز آن و نوع این حیوانات را بزبان فرنگ رپتیل گویند و آن طایفه از حیوانات ذی فقاری را نامند که خونشان سرد