خذیذلغتنامه دهخداخذیذ. [ خ َ ] (ع مص ) روان شدن زردآب جراحت .(از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ).
خضیضلغتنامه دهخداخضیض . [ خ َ ] (ع ص ، اِ) جای خاک ناک تر شده ٔ از باران . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).