26 فرهنگ

988 مدخل


ترجمه مقاله

خروشیدن

xorušidan

بانگ‌ و فریاد کردن.

۱. بانگبرآوردن، خروش برآوردن، فریاد کردن، بانگزدن، فریاد زدن، داد زدن، داد کشیدن، نعره زدن،
۲. زاری کردن، ضجه کشیدن، بهفغانآمدن
۳. خروشان شدن
۴. بهتلاطمآمدن، متلاطم شدن

fume, grumble, roar, roll, snarl, storm