خروشانفرهنگ مترادف و متضاد۱. زاریکنان، غلغلهکنان، خروشنده، غوغاکنان، فریادکنان، نالان ۲. پرخروش، پرتلاطم، متلاطم ≠ آرام
خزورانواژهنامه آزادخَزَوران:(اخ) پهلوان تورانی که افراسیاب او را به همراه چند تن دیگر به سیستان فرستاد تا با زال نبرد کنند. اما زال آنان را با گُرزی فرو کوفت./ دیو سیاه. در نبرد ب
خرازانلغتنامه دهخداخرازان . [ خ َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان تفرش بخش طرخوران شهرستان اراک . واقع در 9هزارگزی شمال خاوری طرخوران و 9هزارگزی راه مالرو عمومی . این ناحیه کوهستانی و