26 فرهنگ

2007 مدخل


خردمند

xeradmand

دارای خرد؛ عاقل؛ دانا؛ هوشیار.

باخرد، باشعور، بخرد، حکیم، خردور، دانا، دانشمند، دانشور، زیرک، صائبنظر، عاقل، عالم، فاضل، فرزانه، فهمیده، فهیم، لبیب، متیقظ، هوشمند، هوشیار ≠ بیعقل، کودن، گول، نابخرد

intellect, intellectual, intelligent, sage, rational, reasonable, sagacious, sane, sapient, sensible, stable, wise