خرثیلغتنامه دهخداخرثی . [ خ ُ ثی ی ] (ع اِ) اثاث البیت . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). قماش خانه . (مهذب الاسماء). ج ، خراثی . || ردی ترین متاع . || ردیترین غنیمت . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
خریطیلغتنامه دهخداخریطی . [ خ ُ رْ رَی ْ طا ] (ع اِ) ستیزه در گریه . سختی گریه . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). || پیه که از بیخ گیاه لخ برآرند. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ).
خرائطیلغتنامه دهخداخرائطی . [ خ َ ءِی ی / ی ] (اِخ ) نام یکی از اخراج کنندگان اخیار بوده است و او را کتابی است بنام «هواتف » و همچنین «مکارم الاخلاق ». رجوع به تاریخ الخلفاء ص 132 و کشف الظنون شود.