خربق ابیضلغتنامه دهخداخربق ابیض . [ خ َ ب َ ق ِ اَ ی َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خربق ابیض یکی از انواع خربق است بمشخصات زیر: بیخ گیاهی است برگش شبیه برگ بارتنگ و از آن بزرگتر و گلش
خراقوشلغتنامه دهخداخراقوش . [ خ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش صومای شهرستان ارومیه ، در 8500گزی شمال باختری هشتیان واقع است . این ناحیه در دامنه ٔ کوه واقع و سردسیر و سا
overدیکشنری انگلیسی به فارسیبر فراز، در بالا، مافوق، رویی، فوقانی، بالایی، بیرونی، روی، بالای، در سرتاسر، بالای سر، متجاوز از، ان طرف، بسوی دیگر
خربق ابیضلغتنامه دهخداخربق ابیض . [ خ َ ب َ ق ِ اَ ی َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خربق ابیض یکی از انواع خربق است بمشخصات زیر: بیخ گیاهی است برگش شبیه برگ بارتنگ و از آن بزرگتر و گلش
خراقوشلغتنامه دهخداخراقوش . [ خ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش صومای شهرستان ارومیه ، در 8500گزی شمال باختری هشتیان واقع است . این ناحیه در دامنه ٔ کوه واقع و سردسیر و سا
خراقةلغتنامه دهخداخراقة. [ خ َ ق َ ] (ع مص ) ندانستن . (از منتهی الارب ). منه : خرق بالشیی ٔ خراقة؛ ندانست آن چیز را. (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
خراقیلغتنامه دهخداخراقی . [ خ َ ] (اِخ ) مکنی به ابوالقاسم شیخ حنبلیان بود. رجوع به ابوالقاسم خراقی در این لغت نامه شود.