26 فرهنگ

1086 مدخل


خرامیدن

xa(o)rāmidan

۱. راه رفتن از روی ناز و وقار و به‌زیبایی.
۲. [قدیمی] رفتن.

باناز(یاتکبر)راهرفتن، چمیدن، راهرفتن، شتافتن، موقرانه قدمزدن

galumph, lope, prance, promenade, saunter, swagger