خذلهم الغتنامه دهخداخذلهم ا. [ خ َ ذَ ل َ هَُ مُل ْ لا ه ] (ع جمله ٔ نفرینی )خدای یاری نفرماید آنان را. (یادداشت بخط مؤلف ).
خدلملغتنامه دهخداخدلم . [ خ ِ ل ِ ] (ع ص ) زن پرگوشت اعضا و باریک استخوان . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). خدلة. صاحب متن اللغة می گوید حرف «میم » در خدلم زائد است .