ارحبیلغتنامه دهخداارحبی . [ اَ ح َ ] (ص نسبی ) منسوب به ارحب ، بطنی از همدان . مشهور بدین نسبت ابوحذیفة سلمةبن صهیب الارحبی از تابعین است و حذیفةبن الیمان از او روایت داردو از وی
ابوسبرهلغتنامه دهخداابوسبره . [ اَ س َ رَ ] (اِخ ) یزیدبن مالک بن عبداﷲ الجعفی . صحابی است و او جدّ خیثمةبن عبدالرحمن است .
جبیلیلغتنامه دهخداجبیلی . [ ج ُ ب َ ] (اِخ ) زیدبن القاسم السلمی . محدث است . وی از آدم بن ابی ایاس روایت کند و خیثمةبن سلیمان از او روایت دارد. (از معجم البلدان ).
لاحقلغتنامه دهخدالاحق . [ ح ِ ] (اِخ ) ابن الحسین بن عمران [ ابن ] ابی الورد. قدم علینا سنة احدی او اثنین و ستین و رأیته بنیسابور احد الطوافین . حدثنا ابوالحسین لاحق بن الحسین