26 فرهنگ

5080 مدخل


خدمت کردن

پیشکار

۱. بندگی کردن، چاکری کردن
۲. انجام وظیفه کردن، کار کردن ≠ خیانت کردن
۳. خدمتگزاربودن
۴. تعظیم کردن، کرنش کردن
۵. سربازی کردن
۶. مراقبت کردن، پرستاری کردن، تیمار کردن

minister, serve, service