خدمات راداریradar serviceواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی ازقبیل پایش راداری و هدایت ناوبری راداری و جدایش راداری که مراقب پرواز به خلبان هواگرد رادارشناخته ارائه میکند
پایان خدمات راداریradar service terminatedواژههای مصوب فرهنگستاندر مراقبت پرواز، عبارتی که مراقب پرواز فرودگاه با اعلام آن به خلبان اطلاع میدهد که در هنگام تماس راداری، خدمات راداری، دیگر برای او فراهم نیست
منطقۀ خدمات راداری پایانهterminal radar service area, TRSAواژههای مصوب فرهنگستانفضای پرواز در محیط پیرامونی فرودگاه که در آن بُردارش راداری و نوبتدهی پرواز و فاصلهبندیها بهصورت تماموقت برای همه هواگردهای درحالِپرواز در حالت پرواز کور
منطقۀ خدمات راداری فرودگاهairport radar service area, ARSAواژههای مصوب فرهنگستانفضای پرواز قانونی در محیط پیرامونی فرودگاه که در آن شدآمد هوایی و بُردارش راداری و نوبتدهی پرواز بهصورت تماموقت برای همۀ هواگردهای درحالِِپرواز در حالت پروا
خدمات اطلاعات راداریradar information serviceواژههای مصوب فرهنگستاندر مراقبت پرواز، اطلاعاتی که مراقب پرواز دربارۀ جهت پرواز، (heading) و فاصله و سطح پرواز، بدون هیچ توصیهای، در اختیار خلبان قرار میدهد
پایان خدمات راداریradar service terminatedواژههای مصوب فرهنگستاندر مراقبت پرواز، عبارتی که مراقب پرواز فرودگاه با اعلام آن به خلبان اطلاع میدهد که در هنگام تماس راداری، خدمات راداری، دیگر برای او فراهم نیست
پایش راداریradar monitoringواژههای مصوب فرهنگستانیکی از انواع خدمات راداری ارائهدهندۀ اطلاعات و توصیۀ لازم درصورت انحراف جدی هواگرد از رد سیر (track) مشخصشده و تداخل احتمالی شدآمد یا تقرب به کمک دستگاه از نق
جدایش راداریradar separationواژههای مصوب فرهنگستانیکی از انواع خدمات راداری که در آن هواگردهای درحالِپرواز را براساس حداقل فاصلۀ مقررشده فاصلهبندی میکنند
هدایت ناوبری راداریradar navigation guidanceواژههای مصوب فرهنگستانیکی از انواع خدمات راداری که در آن رادار زمینی هواگرد را در خط سیر پرواز (course) هدایت میکند
باکنلغتنامه دهخداباکن . [ ک ُ ] (اِخ ) فرانسوا (فرانسیس ). تلفظ فرانسوی بیکن . یکی از فلاسفه ٔ بزرگ انگلستان . او در 22 ژانویه ٔ 1561 م . در لندن بدنیا آمد و در 1626 در همان شهر