لغتنامه دهخدا
خدباء. [ خ َ ] (ع ص ) مؤنث اخدب است و بمعانی زیر آمده : زن احمق . || زن دراز. || شتابکار. || خودسر و خودرأی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || نعت است سلاحی را که جای ریش آن وسیع است . (از متن اللغة).- حربة خدباء ؛ حربه ٔ بسیاربران که زخم را فراخ کن