خدارلغتنامه دهخداخدار.[ خ َ ] (ع اِ) یک نوع گلبنی . || یک قسم نهالی . (از ناظم الاطباء). نوعی دوشکی است (رونهالی ). || نوعی پرده است . (یادداشت بخط مؤلف ).
خدارلغتنامه دهخداخدار. [ خ ِ ] (اِخ ) قلعتی بعربستان بوده است که از آنجا تا صنعاء یک روز راه فاصله داشته بعضی آن را «ذوالخدار»و جز آن آورده اند. (از معجم البلدان ).
خدارةلغتنامه دهخداخدارة. [ خ ِ رَ ] (ع اِمص ) پرده نشینی . (آنندراج ). رجوع به خدارت در این لغت نامه شود.
خدارتلغتنامه دهخداخدارت . [ خ ِ رَ ](ع اِ ص ) عصمت . پاکدامنی . پرده نشینی . پارسایی . (ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات ) || حیاء. شرمساری . (از ناظم الاطباء).
خداریةلغتنامه دهخداخداریة. [ خ ُ ری ی َ ] (ع ص نسبی ) سوداء. (از متن اللغة) (از معجم الوسیط). یقال : عقاب خداریة؛ناقة خداریة. (از معجم الوسیط) (از مهذب الاسماء).
خدارنلغتنامه دهخداخدارن . [ خ َ رِ ] (ع اِ) جمع خدرنق بحذف قاف و آن نره ٔ عنکبوت یا عنکبوت کلان است . (آنندراج ). رجوع به خدرنق در این لغتنامه شود.
خداریلغتنامه دهخداخداری . [ خ ُ ری ی ] (ع ص نسبی ) سیاهرنگ . (از متن اللغة) (از معجم الوسیط). || شب تاریک . منه : لیل خداری . (از متن اللغة). || اسب سیاه . (از منتهی الارب ) (از
خدارةلغتنامه دهخداخدارة. [ خ ِ رَ ] (ع اِمص ) پرده نشینی . (آنندراج ). رجوع به خدارت در این لغت نامه شود.
خدارتلغتنامه دهخداخدارت . [ خ ِ رَ ](ع اِ ص ) عصمت . پاکدامنی . پرده نشینی . پارسایی . (ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات ) || حیاء. شرمساری . (از ناظم الاطباء).
خداریةلغتنامه دهخداخداریة. [ خ ُ ری ی َ ] (ع ص نسبی ) سوداء. (از متن اللغة) (از معجم الوسیط). یقال : عقاب خداریة؛ناقة خداریة. (از معجم الوسیط) (از مهذب الاسماء).
خدارنلغتنامه دهخداخدارن . [ خ َ رِ ] (ع اِ) جمع خدرنق بحذف قاف و آن نره ٔ عنکبوت یا عنکبوت کلان است . (آنندراج ). رجوع به خدرنق در این لغتنامه شود.
خداریلغتنامه دهخداخداری . [ خ ُ ری ی ] (ع ص نسبی ) سیاهرنگ . (از متن اللغة) (از معجم الوسیط). || شب تاریک . منه : لیل خداری . (از متن اللغة). || اسب سیاه . (از منتهی الارب ) (از