نامعلومدیکشنری فارسی به عربیخافت , شرطي , غير محدود , غير موکد , مبهم , متعذر وصفه , مجهول , مخفي , مريب , معلق
خافقاتلغتنامه دهخداخافقات . [ ف ِ ] (ع ص ) وصف ایام است و «ایام الخافقات » روزهائی است که در آن پاشیدند از هم ستاره ها در زمان ابی العباس و ابی جعفر. (منتهی الارب ). روزهای تناثر