خثةلغتنامه دهخداخثة. [ خ َ / خ ُث ْ ث َ ] (ع اِ) مشتی چوب ریزه که آتش در آن کرده افروزند. (از آنندراج ) (از معجم الوسیط) (از متن اللغة).
خثةلغتنامه دهخداخثة. [ خ ُث ْ ث َ ] (ع اِ) پشکل نرم و گل که با پشکل یا سرگین سرشته در پستان بند ناقه مالند تا آسیبی از پستان بند نرسد. (از آنندراج ) (از متن اللغة). || ریسمانی
خسةلغتنامه دهخداخسة. [ خ ِس ْ س َ ] (ع مص ) خسیس شدن . (منتهی الارب ). پست شدن . خوار شدن . (از دهار). رجوع به خساسه شود.
خاهاکلغتنامه دهخداخاهاک . (اِخ ) نام دهکده ای است در 37 هزاروپانصدگزی شمال غربی خاش حکومت درجه 2 بکوا تابعحکومت اعلی فراه ، واقع بین خط 62 درجه و 35 دقیقه و24 ثانیه ٔ طول شرقی و